دیشب کسی مزاحم خواب شما نبود؟
آیا زنی غریبه در این کوچهها نبود؟
آن دختری که چند شب پیش دیدهاید
دمپاییاش -تو را به خدا- تا به تا نبود؟
یک چادر سیاه ِ کشی روی سر نداشت؟
سر به هوا و ساده و بیدست و پا نبود؟
یک هفته پیش گم شده آقا و من چقدر
گشتم ولی نشانی از او هیچجا نبود
زنبیل داشت، در صف نان ایستادهبود
یک مشت پول خُرد… نه آقا! گدا نبود!
یک خرده گیج بود ولی نه… فرار نه…
اصلاً به فکر حادثه و ماجرا نبود
عکسش؟ درست شکل خودم بود…مثل من
هم اسم من و لحظهای از من جدا نبود
یک دختر دهاتی و تنها… که لهجهاش
شیرین و ساده بود… ولی مثل ما نبود
آقا مرا دقیق ببین! این نگاه خیس…
یا آن قیافه در نظرت آشنا نبود؟
…
دیشب صدای گریهی یک زن شبیه من
در پشت در مزاحم خواب شما نبود؟
برچسبها: مزاحم , زنی غریبه , دهاتی , متن زیبا , شعر جالب , جالبترین , زیبایی ها ,
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد